این به طور سنتی رمانتیک ترین روز سال است، بنابراین ما نتوانستیم در برابر این فرصت مقاومت کنیم تا چند سوال از روانشناس اجتماعی و متخصص روابط عاشقانه، دکتر ماریکو ویسرمن که اخیراً در سا، به ما پیوسته است، بپرسیم.
در این وبلاگ، ماریکو با ما به اشتراک می گذارد که چگونه برای اولین بار الهام گرفته شده برای مطالعه روابط عاشقانه، افکار خود را در روز ولنتاین، و برنامه های خود را برای پروژه های تحقیقاتی آینده.
چگونه برای اولین بار به روانشناسی روابط عاشقانه علاقه مند شدید؟
زم، که دانشجوی لیسانس بودم، معلم بسیار الهامبخشی در ماژول روابط بین فردی داشتم، که برای اولین بار علاقه من را به این موضوع برانگیخت: از برخی جهات از اینکه محققان واقعاً روابط را مطالعه میکنند، شگفتزده شدم! این موضوعی است که ممکن است بیشتر بر اساس شهود به نظر برسد و خیلی ملموس به نظر برسد، اما من فکر میکنم که این موضوع مطالعه روابط را بسیار چالشبرانگیز میکند: آنها فوقالعاده پیچیده هستند و تفکیک آنها دشوار است. آموختم که میتو،م پدیدههای رابطه را کمی کنیم و مطالعه عاشقانه را ملموس کنیم.
اما اعتقاد من به مطالعه روابط واقعاً زم، از بین رفت که در مورد تأثیر عمیقی که کیفیت روابط افراد بر سلامت، رفاه و حتی بقای آنها میگذارد، فهمیدم، پس چقدر زندگی خواهیم کرد! من به درک و ارتقای رفاه مردم اهمیت می دهم و مطالعه روابط – به ویژه روابط عاشقانه – ابزار قدرتمندی برای انجام این کار است.
شگفتانگیزترین یافتههای تحقیقاتی شما در مورد عاشقانه تا به امروز چه بوده است؟
من مطالعه میکنم که چگونه زوجهای عاشقانه در تضاد منافع، زم، که نیازها یا ترجیحات متفاوتی دارند، عبور میکنند. به ،وان مثال، شرکا ممکن است ترجیحات متفاوتی در مورد اینکه چه چیزی برای شام بخورند، کدام فیلم را تماشا کنند، مقصد بعدی تعطیلاتشان چیست یا کجا زندگی کنند، متفاوت باشد. برای حل چنین تضادهایی، یکی از شرکا ممکن است تصمیم بگیرد که ترجیحات خود را قرب، کند، به ،وان مثال با تماشای فیلمی که شریک زندگی او ترجیح داده است یا حتی برای حمایت از فرصت شغلی شریک به کشور دیگری نقل مکان کند.
یکی از سوالاتی که پرسیده ام این است که شرکای عاشقانه چقدر فداکاری های یکدیگر را در زندگی روزمره خود درک می کنند و چگونه برداشت های آنها به ،ه خود بر روابط آنها تأثیر می گذارد. در دو مطالعه دفتر خاطرات، من و همکارانم هر روز در پایان روز از هر شریک می پرسیدیم که آیا آنها برای شریک زندگی خود فداکاری کرده اند و آیا شریک زندگی آنها برای آنها فداکاری کرده است، بنابراین می توانم مستقیماً گزارش های شرکا را از آنچه آن روز اتفاق افتاد من فکر نمیکردم که گزارشهای شرکا کاملاً هماهنگ باشد، اما قطعاً از اینکه در هر دو مطالعه، شرکا فقط نیمی از فداکاریهای یکدیگر را تشخیص دادند، شگفتزده شدم!
این کار همچنین تأثیری را که درک در مقابل از دست دادن فداکاری یک شریک ممکن است داشته باشد نشان داد: افراد نسبت به شریک خود احساس قدرد، می کنند و احتمال بیشتری دارد که پس از آن نیز این قدرد، را از شریک خود ابراز کنند و در نتیجه هر دو طرف در رابطه احساس خوشبختی کنند. از سوی دیگر، عدم شناخت فداکاریهای یکدیگر باعث میشود گیرنده قدرد، را از دست بدهد و شریک فداکار احساس عدم قدرد، و نارضایتی کند – در نهایت، آنها سعی ،د با هزینه شخصی از خواستههای شریک خود حمایت کنند، اما هیچ قدرد، دریافت ن،د. این. پس دفعه بعد که فکرش را بکنید شاید شریک زندگی شما کار خوبی برای شما انجام داده است، با دادن این شک و تردید به آنها می تو،د خوشحالی شما و شریک زندگی تان را در رابطه تان افزایش دهد.
به طور گستردهتر، این کار نادرستیهای بزرگی را که شرکای رابطه با یکدیگر درک میکنند را نشان میدهد و به من این باور را داده است که یک حقیقت وجود ندارد که یک رابطه را تعریف کند. هر یک از شرکا تجربیات خود را از یک رابطه دارند – از جهاتی ما زندگی خود را به اشتراک می گذاریم اما در جهان های جداگانه. و این با گذشت زمان بهتر نمی شود. در واقع، در حالی که ما در خواندن افکار، انگیزهها و رفتارهای یک شریک رابطه دقیقتر نمیشویم، مردم اغلب فکر میکنند که دارند! در نتیجه، ادراکات ما بیشتر توسط مفروضات هدایت میشوند و ممکن است نتو،م آنچه را که یک شریک واقعاً تجربه میکند بررسی کنیم..
روز ولنتاین – مردم یا آن را دوست دارند یا از آن متنفرند – به نظر شما چرا این روز است؟
فکر میکنم روز ولنتاین – روزی که در آن به ما گفته میشود عشق را جشن بگیریم – یک آینه جلوه میدهد و اینکه انعکاس آن را دوست داریم یا از آن متنفریم، ممکن است بستگی به این داشته باشد که آنچه را میبینیم دوست داشته باشیم.
قرار گرفتن در یک رابطه فوقالعاده، کاملاً عاشق، مطمئناً این روز را بسیار لذتبخشتر از مجردی غیرارادی یا زم، که رابطهای به خوبی پیش نمیرود، خواهد کرد. همچنین ممکن است مخصوصاً برای افرادی که در وسط فرآیند جدایی عاشقانه هستند سخت باشد – که می تواند به گونه ای آسیب برساند که درد فیزیکی را تقلید کند، بنابراین در سطح عمیقی کاهش می یابد. ولنتاین ممکن است یادآوری دردناکی باشد که فرد به تازگی از دست داده است.
شخصاً، من فکر میکنم سنتهایی مانند روز ولنتاین و بهطور گستردهتر اینکه چگونه روابط در فرهنگ پاپ به تصویر کشیده میشوند، ممکن است بهطور ناعادلانه مردم را به این باور برسانند که باید در یک رابطه باشند، در یک رابطه کامل باشند، و این رابطه همیشه کامل باشد. این به سادگی با واقعیت همخو، ندارد و با بالا گذاشتن این نوار به راحتی می توان انتظارات را پایین آورد. چرا در روز ولنتاین، با پرداخت حق بیمه، گل ب،ید، در حالی که می تو،د به طور خودجوش یکی از عزیزان خود را در هر لحظه از زمان غافلگیر کنید؟ به هر حال غافلگیری های مثبت بیشتر مورد قدرد، قرار می گیرند.
همانطور که گفته شد، ما میتو،م روزهایی مانند این را فقط به ،وان فرصتی برای جشن گرفتن آنچه داریم ببینیم، درست مانند تولدها و سالگردهای دیگر. روابط به راحتی وارد روالها میشوند و من فکر میکنم که یادآوریها برای یک م، و قدرد، از آنچه که داریم همیشه باید مورد استقبال قرار گیرد – اما شاید به روشی که برای خودش معتبر باشد، طبق شرایط خود مردم. و چرا وقتی میتو،م جشن بگیریم، این قدرد، را به یک شریک عاشقانه محدود کنیم هر عزیزان در زندگی ما؟ بله، شرکای عاشقانه می توانند عمیقاً برای رفاه ما مفید باشند، اما سایر روابط نزدیک نیز می توانند به خوبی برای ما مفید باشند. آنچه اهمیت دارد این است که افراد از نظر اجتماعی به هم مرتبط هستند – افرادی در زندگی خود دارند که احساس نزدیکی می کنند، می توانند برای حمایت به آنها مراجعه کنند و از زندگی با آنها لذت ببرند.
برنامه های آینده شما برای کارهای تحقیقاتی و مشارکت عمومی چیست؟
در کار آیندهام، هدف من این است که بیشتر در مسیریابی زوجها برای فداکاریهای بزرگتر غوطهور شوم، مانند زم، که یکی از زوجها از تمایل دیگری برای نقل مکان به شهر یا حتی کشور دیگری برای حمایت از جاهطلبیهای شغلیشان حمایت میکند. همچنین هدف من این است که به فداکاریهای بزرگتر ناشی از ارزشهای فرهنگی و سبک زندگی، مانند یادگیری یک زبان جدید، ، خوردن برخی غذاها یا سازگاری با سنتهای خانوادگی نگاه کنم.
یکی از دلایلی که من قصد دارم چنین فداکاریهای بزرگتری را درک کنم این است که فکر میکنم – اگرچه ممکن است بهویژه پرهزینه باشند – ممکن است فرصتهای منحصربهفردی را برای ،ب تجربیات جدید، یادگیری چیزهای جدید در مورد شریک زندگی، خودمان و جه، که در آن زندگی میکنیم فراهم کنند. تازگی و تنوعی که ممکن است به ارمغان بیاورد، میتواند جرقهای برای تجربههای رشد شخصی (که اغلب به آن «گسترش خود» گفته میشود)، که یک ،صر کلیدی برای رضایتبخش نگه داشتن روابط است. من قصد دارم کشف کنم چگونه ما می تو،م از چنین فرآیندی در چارچوب فداکاری بهره مند شویم. تبدیل یک ناملایمات به فرصت
یکی دیگر از دلایلی که من قصد درک بهتر حل اختلافات فرهنگی زوجین را دارم این است که نمیدانم با یادگیری درگیر شدن با تفاوتهای یکدیگر در خانه – زمینهای که ممکن است بیشترین انگیزه را برای انجام این کار داشته باشیم – ممکن است تحمل و ،ه رویی خود را ارتقا دهیم. درگیر شدن با اختلافات در جامعه به طور کلی. امید من این است که چنین بینشهایی به مبارزه با قطبیسازی و ارتقای یکپارچگی و الهامبخشی متقابل کمک کند.
برای انتشار بینش، دوست دارم برای مخاطبان عمومی سخنر، کنم که در آن راههایی برای حفظ روابط رضایتبخش، مانند حفظ تعادل سالم بین نیازهای شخصی و رابطه، پاسخگویی به نیازهای یکدیگر و ابراز قدرد،، و شرکت در فعالیتهای بدیع فکر کنم. جرقه هیجان و رشد شخصی. در آینده همچنین میخواهم کارهای مشاورهای خاصتری را انجام دهم، و توصیههای علمی مبتنی بر روابط را ارائه کنم، که فکر میکنم با توجه به این که موارد بسیار زیاد است، بسیار مهم است. وتوصیه های علمی در مورد ارتباط همچنین میخواهم از تجربیات خود افراد بیشتر بیاموزم و از آن به ،وان الهامبخش کار آیندهام استفاده کنم، بنابراین رویکردی از پایین به بالا برای پاسخگویی به سؤالات مهم در مورد روابطی که برای افراد مهم است، استفاده کنم.
Mariko Visserman اخیراً پس از اخذ دکترای خود در هلند و کار به ،وان محقق و مدرس فوق دکترا در کانادا به دانشکده روانشناسی در سا، پیوست. می تو،د از او درباره کارهای ماریکو بیشتر بد،د مشخصات سا، و وب سایت او www.marikovisserman.com که همچنین شامل مقالات رسانه ای و اینفوگرافیک هایی است که کار او را به تصویر می کشد.
مربوط
منبع: https://blogs.sus،.ac.uk/psyc،logy/2023/02/14/romantic-relation،ps-a-psyc،logists-view/